افتخارات دانشگاه آزاد اسلامي

اين روزها اطراف ميادين اصلي شهر، مي‌توان پلاكاردهايي را ديد كه بيست و پنجمين سالگرد تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي را يادآوري مي‌كنند و تذكر مي‌دهند كه اگر دانشگاه آزاد اسلامي نبود، سه ميليون و سيصد هزار نفر (دو ميليون فارغ التحصيل شدند) از دانشگاه محروم مي‌ماندند و مهاجرت تنها چند درصد از آن‌ها به خارج از كشور براي ادامه تحصيل، براي كشور ميلياردها دلار هزينه مالي دربرداشت. شكي نيست كه دانشگاه آزاد اسلامي براي افزايش ظرفيت دانشگاه‌هاي كشور به وجود آمد و بعدها دانشگاه پيام نور نيز با همين ايده تشكيل شد. من در مورد اعتبار علمي دانشگاه آزاد يا پيام نور نسبت به دانشگاه‌هاي دولتي نظري ندارم (هر چند مي‌تواند بحث‌انگيز باشد)، اما چند نكته مهم وجود دارد كه طرفداران افزايش ظرفيت تحصيلات دانشگاهي در ايران ناديده مي‌گيرند:
يك- در ساختار تحصيلات دانشگاهي در ايران، جايگاهي براي تحصيلات كارشناسي سطح مقدماتي تعريف نشده است و بسياري از افراد بنا بر شنيده‌ها و شناخت سطحي يا بخت و اقبال، رشته دانشگاهي خود را انتخاب مي‌كنند و دست كم در مورد نيمي از دانشجويان، عدم علاقه به رشته تحصيلي صدق مي‌كند كه حاصلي جز تلف شدن سال‌هاي عمر و سرمايه‌هاي مالي دولت ندارد. در كشورهاي ديگر، مقطعي به نام كالج تعريف شده است كه فرد واحدهاي عمومي مختلفي را در سطح مباني مي‌گذراند و بنا بر علاقه يا استعداد، حوزه تخصصي تحصيلي خود را انتخاب مي‌كند. شايد دانشگاه آزاد يا پيام نور به نوعي براي مقاطع تحصيلي بالاتر نقش كالج را ايفا كنند اما از آنجا كه فرآيند قبولي دانشجويان در رشته‌هاي تحصيلي همان اشكالات دانشگاه دولتي را دارد، همان نوع اتلاف سرمايه‌هاي مالي و انساني در اين دانشگاه‌ها هم رخ مي‌دهد.
دو- افزايش ظرفيت دانشگاه‌ها، از تراكم متقاضيان ورود به دانشگاه‌هاي دولتي (پشت كنكوري‌ها) مي‌كاهد اما پس از چند سال با تعداد زيادي ليسانسيه در جستجوي كار روبرو مي‌شويم كه به دلايل بسيار (عدم ظرفيت بازار كار، غير كاربردي بودن آموخته‌ها به دليل عدم رابطه دانشگاه با صنعت، رشته‌هاي غير كاربردي و ..) شغلي نمي‌يابند در حالي كه براي تحصيل در دانشگاه آزاد و پيام نور، چند ميليون تومان پول و چندين سال از عمرشان را هزينه كرده‌اند و حالا تنها به جمع ناراضيان پيوسته‌اند.
سه- تحليل نتايج ايجاد دانشگاه آزاد و پيام نور مستلزم بررسي دقيق آمار فارغ‌التحصيلان آن برحسب رشته تحصيلي است، فارغ التحصيلان كارشناسي رشته‌هاي علوم انساني چون ادبيات، تاريخ، الهيات ، علوم اجتماعي و ... به سختي وارد بازار كار مي‌شوند و مطمئنا در صورت راه نيافتن به دانشگاه، براي ادامه تحصيل به خارج از كشور مهاجرت نمي‌كردند. افزايش ظرفيت دانشگاهي در بيشتر رشته‌هاي علوم انساني، تنها اتلاف سرمايه انساني و مالي كشور است.