بي اميد
مدتها پيش سايتي را ديدم كه عنوانش بود شمارش براي پايان رياست جمهوري احمدي نژاد و صفحه اصلي آن يك ساعت ديجيتالي بود كه هزاران ساعت، دقيقه و ثانيه باقي مانده را ميشمرد. آن روز لبخند زدم كه ببين چه گيري به اين بيچاره دادند. حالا آنقدرها هم كه بد نيست. اما مدتهاست كه حرفم را پس گرفتهام و من هم به شمارنده آن ساعتها تبديل شدم. گذشته از تصميمات يك شبه غير كارشناسي، سياست پوپوليستي لج دربيار و اعتماد به نفس مثال زدني ايشان، آدمهايي كه در سطوح مديران بالايي و مياني نيز آمدهاند، همين صفات درخشان را دارند و هر جا كه ميروي از نيروي انتظامي تا آموزش عالي و .. با آنها روبرو ميشوي. واقعا شرايط غير قابل تحملي است و اميدي هم به گشايش نيست.
لايحه بودجه هم كه ديگر تير خلاصي بود براي مديريت و نظارت اين مملكت. بر اساس اين لايحه منابع بودجه (درآمد نفت) و مصارف بودجه (هزينه سازمانهاي و شركتهاي دولتي) بنا بر تصميم هيات وزيران هزينه ميشود و مجلس نظارتي بر آن ندارد. لايحه از قانون اساسي تا قانون بودجه و قانون محاسبات عمومي را نقض ميكند، اما چه كسي اهميت ميدهد.(اگر حوصله داشتيد، گزارشهاي مركز پژوهشهاي مجلس در مورد لايحه را بخوانيد) نمايندگاني كه روزهاي آخر دورهاشان را ميگذرانند؟
فهرست رد صلاحيت شدههاي نمايندگي مجلس هم نويد ميدهد كه مجلس بعدي از اين هم بدتر است.