زخم‌هاي جنگ

يك) تيرماه، بيستمين سالگرد بمباران شيميايي شهر سردشت و مرگ و رنج هزاران انسان است. امسال به مناسبت اين بيست سالگي، صدا و سيما و مطبوعات بيشتر از تمام اين سال‌ها به اين موضوع پرداختند. اما سوال اينجاست كه چرا در همان سال 1366 و در كنار تصاوير حلبچه، يادي از سردشت نبود؟ جواب واضح است: پوشش خبري بمباران شيميايي سردشت، مردمي را كه از طولاني شدن جنگ خسته بودند، وحشت‌زده مي‌كرد و فشار افكار عمومي براي پايان جنگ به مذاق فرماندهاني كه هنوز به دنبال پيروزي بودند، خوش نمي‌آمد.
دو) چرا در سال‌هاي پس از جنگ، سردشت و مردم رنج‌ديده‌اش به فراموشي سپرده شدند؟ باز هم جواب واضح است؛ پرداختن به اين موضوع، بحث نخ‌نما شده و هيچ‌گاه پاسخ نگرفتهء چرا قطعنامه آتش‌بس زودتر پذيرفته نشد را زنده‌ مي‌كرد.
سه) چرا در مجامع بين‌المللي و حتي دادگاه جنايات صدام، اين موضوع به همراه ساير جنايات صدام در جنگ عليه ايران مطرح نشد؟ جواب واضح است؛ مصالح سياسي نظام به رسميت شناختن دادگاه آمريكايي محاكمه صدام را اجازه نمي‌داد.
چهار) چرا عليه شركت‌هاي بين‌المللي كه در ساخت سلاح‌هاي شميايي به عراق كمك كردند، طرح دعوا نمي‌شود؟ جواب واضح است؛ سال‌ها از موضوع گذشته، نمي‌توان به اثبات ادعا اميد داشت، مصالح سياسي نظام اقتضاء مي‌كند، روابط ديپلماتيك با اروپا بخصوص در اين اوضاع مساله هسته‌اي ايران مخدوش نشود.
پنج)كسي به خودش زحمت پاسخگويي نمي‌دهد و ما مي‌مانيم و جنجال‌ها و مصالح سياسي و بي‌كفايتي‌ها و رنج و درد .