سكوت

مدتي است كه در اين وبلاگ چيزي ننوشتم. كساني كه جوهر نمك را مي‌خواندند، مي‌دانستند اين سكوت فقط مربوط به اين وبلاگ است وگرنه من در مورد كتاب‌هايي كه خوانده‌ام و فيلم‌هايي كه ديده‌ام كلي تعريف كردني دارم. پس چرا اينجا ننوشتم؟ به اين دليل ساده كه من آداجيو را براي حرف‌هاي سياسي گذاشته بودم و حالا مي‌بينم كه اگر هر بار رئيس جمهور حرفي زد من بخواهم حرص بخورم، رسما جوانمرگ مي‌شوم. در نتيجه بي‌اعتنا به اميدهايي كه در مورد ربايش ايشان در عراق وجود داشت (البته به زعم خودشان) اين ماه‌هاي آخر رياست جمهوري ايشان را دندان سر جگر مي‌گذاريم و تحمل مي‌فرماييم و اگر از قطع برق و گرماي تابستان و خطر تحريم‌ها، جاني برايمان باقي ماند در مورد انتخابات رياست جمهوري سال آينده، حرص خواهيم خورد.
تا آن وقت بايد بدويم و پول جمع كنيم تا آخر سال شرمنده صاحبخانه نشويم.