تبعیض جنسیتی: شما چرا نتایج تحقیق را با دقت نمی‌خوانید؟

مطالعه گزارش مجمع اقتصاد جهانی تحت عنوان شکاف جنسیتی در جهان کمابیش به دور از برخی پیش داوریهای تند، شامل نتایج بسیار درخور توجهی درباره شکاف جنسیتی در کشورهای مختلف جهان است. همانطور که مورد تاکید گردآورندگان این گزارش قرار گرفته است موضوع، بررسی شکاف جنسیتی به عنوان یک معیار نسبی است ونه سطح رفاه و دیگر شاخصهای توسعه به صورت کمیتی مطلق. آنها با استفاده از آمار و ارقام موجود در منابع عمدتا بین‌اللملی برای کمیتهای اولیه متفاوت، برای هر یک از کشورهای جهان در حوزه‌ی کار و اقتصاد، آموزش ، بهداشت و حکومت یک امتیاز بین صفر تا یک بدست آورده اند و بر اساس آن کشورها را رتبه بندی کرده اند. طرح کلی سؤالاتی که این تحقیق برای پاسخ به آنها انجام شده است عبارت است از
«در کشور مورد بحث نسبت زنان به مردان برای برخورداری ازفرصت الف چه اندازه است؟» .
توجه کنید که این سؤال برای بررسی شکاف جنسیتی کاملا به درستی طرح شده است. به بیان دقیق تر اگر بخواهید بدانید فی‌المثل جامعه ژاپن در مقایسه با موزامبیک چه قدر مردمحورتر است نباید مثلا تعداد زنان شاغل با درآمد بالا را در این دو کشور مقایسه کنید بلکه با فرض برابر بودن تمام شرایط باید دید در کدام جامعه مردها در اولویت قرار داده می‌شوند. نکته جالبی که جوهر نمک در مورد بالاتر بودن رتبه بسیاری از کشورهای آفریقایی در مقایسه با ایران به آن اشاره می‌کند روشن تر خواهد شد اگر ببینید که طبق همین گزارش ژاپن در رتبه‌ی ۹۱ و پائین تر از کشورهایی مثل غنا و موزامبیک قرار گرفته است. این نشان می‌دهد که در کشوری مثل غنا هرچند شاخصهای کلی توسعه و سطح درآمدها بالا نیست اما زن و مرد در همین شرایط از تساوی بیشتری برخوردارند. بنابراین نباید نتایج این گزارش را برای سنجش معیارهای عمومی توسعه مورد استفاده قرار داد. اتفاقا بیشتر از نقش و تاثیر حکومتها بر میزان شکاف جنسیتی به نظر می‌رسد این رتبه بندی نشان‌دهنده فرهنگ عمومی رایج در هر کشور است و بدین ترتیب این تحقیق از دیدگاه جامعه شناسی بسیار پر بها است.
موضوع ارزشمند دیگر در این تحقیق ترکیب امتیاز کار و نقش اقتصادی و حمکرانی با دو معیار دیگر یعنی تحصیلات و بهداشت است. پیشتر توصیه می‌کنم به جای توجه به عدد مربوط به رتبه به عدد مربوط به خود امتیاز نگاه کنید. توجه کنید که امتیاز ۰.۹۵۷۵ در حوزه آموزش برای ایران بسیار نزدیک به رتبه اولهای همین حوزه مثل دانمارک و انگلیس با امتیاز ۱.۰۰۰ است ولی در رتبه ۹۰ قرار گرفته است. این نشان می‌دهد در زمینه‌ای مثل آموزش و تحصیلات تفاوت جنسیتی در بین کشورهای مختلف دنیا بسیار کاهش یافته است و این بیشتر متاثر از برنامه ریزی حکومتها تحت فشار و تشویقهای جهانی برای کاهش شکاف جنسیتی در این حوزه است. حتی امتیاز رتبه ۱۰۱ در این حوزه هنوز بالای ۰.۹ است که متعلق به مصر است . ترکیه با رتبه ۱۱۰ امتیاز ۰.۸۵۳۶ را دارد. بسیاری از کشورهای امریکای لاتین مثل هندوراس و جامائیکا امتیاز ۱.۰۰۰ در این حوزه دارند.
در مورد بهداشت و شاخص امید به زندگی وضعیت بسیار امیدوار کننده تر است: رقابت در کاهش شکاف جنسیتی در این حوزه در محدوده امتیازی بالای ۰.۹۳ تا ۱.۰۰ در بین کشورها دیده می‌شود. حتی یمن که کمترین جمع امتیاز را دارد و به طور کلی می‌تواند دارای بیشترین شکاف جنسیتی به حساب آید در حوزه بهداشت رتبه اول است . در اینحا نیز مشاهده می‌شود که توسعه امکانات درمانی و افزایش سلامت در جوامع مختلف به طور ساختاری چندان جنسیت مدار نیست. البته توجه کنید که یکی از کمیتهای وارد در این شاخص نسبت تولد دختر به پسر است که بیشتر می‌تواند از فرهنگ مردم تاثیر بگیرد.
خلاصه این که اگر به امتیازها در هر چهار حوزه توجه کنید متوجه می‌شوید که رقابت اصلی و تعیین کننده، در ستونهای مربوط به دو حوزه‌ی اقتصاد و حکومت است. کمیتهای وارد در این حوزه ها عبارتند از:
سهم اقتصاد و فرصت‌های شغلی
۱.نسبت جمعیت زنان به مردان در مشاغل سخت
۲. نسبت دستمزد زنان به مردان برای یک شغل یکسان
۳. نسبت درآمد کلی زنان به مردان
۴. نسبت تعداد زنان شاغل در مناصب قضایی، مدیریتی و نظامی به مردان
۵. نسبت تعداد زنان شاغل که از مهارتهای فنی‌شان استفاده می‌کنند به مردان


سهم حکومتی
۱. نسبت نمایندگان زن به مرد در مجلس
۲. نسبت تعداد زنان در مناصب بالای وزارتخانه‌ای به مردان
۳. نسبت مدت زمان تصدی امور کشوری توسط زنان به مردان (در ۵۰ سال گذشته)ء

عدم وجود شکاف جنسیتی در این ۸ کمیت و به خصوص کمیتهای مربوط به حوزه اقتصاد بیشتر می‌تواند نشان دهنده‌ی جامعه‌ای با هنجارهای تربیت یافته در برخورد با مسئله اشتغال زنان و برابری آنها در هریک از این شاخص‌هاست.
جای گرفتن یمن، پاکستان، عربستان، مراکش، ترکیه، مصر، عمان، ایران و بحرین در انتهای لیست شاهدی بر وجود نوعی نگاه تبعیض آمیز جنسیتی در این جوامع است که با سنتهای مشابه مذهبی در این کشورها همواره حمایت می‌شده است . در این شرایط امید به کاهش شکاف جنسیتی حتی اگر اقدامات ضربتی حکومتها نیز وجود داشته باشد در کوتاه مدت قابل تصور نیست..